دهه اول محرم، آبان 1393، خادمی در پارکینگ ایران زمین دانشگاه امام صادق (ع)
ان لقتل الحسین حرارۀ فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا
این دهه رو با عنایت ارباب در پارکینگ ایران زمین دانشگاه خدمت کردم. آقا مسعود غفاری هم مسئول ما بودند. پارکینگ های زیر پل و چهار راه قدس رو ازمون گرفته بودن برای همین مجبور بودیم تمامی ماشین ها رو در همین دو تا پارکینگ یعنی پارکینگ اصلی دانشگاه و در ورودی ایران زمین پارک کنیم.
چند شبی طول کشید تا فهمیدیم آقا مسعود از ما چی میخواد و دقیقا باید چه کار کنیم. اما برای اولین بار تجربه بسیار خوبی برای من بود.
مجبور بودیم برای اینکه بیشترین ماشین رو جا بدیم ماشین ها رو بصورت عمودی از در ایران زمین پارک کنیم. بچه ها آمار گرفته وبودند، وقتی ماشین ها عمودی پارک میشدند جای بیشتری برای پارک بوجود می اومد. این قضیه تا جایی پیش رفت که نهایتا شب عاشورا 420 تا ماشین فقط در پارکینگ درب ایران زمین ماشین پارک کردیم، و این یعنی خیلی!
ماشین ها باید در این قسمت ها پارک میکردند:
- از روبروی درب زمین چمن تا درب ایران زمین بصورت عمود بر جدولها
- از بغل زمین چمن تا درب سفارت بازهم بصورت عمود بر جدولها
- در زمین خاکی بالای پارکینگ اداری مالی (هر چقدر تونستی باید جا کنی!)
- پارکینگ اداری مالی و دور ساختمان اداره اداری مالی
- از روبروی ضلع شرقی بلوک 9 تا استگاه سرویس های هیئت بصورت عمود بر جدولها
- از ایستگاه سرویس های هیئت تا آخر بلوک یک خوابگاهی بصورت افقی و در دو طرف جاده
- (اگر اوضاع بی ریخت میشد!) در سراشیبی ابتدایی جاده نامزدی
وظیفه من
وظیفه من این بود که سر سه راهی (یعنی روبروی بلوک 9 و زمین چمن) بایستم و بعد از پارک کردن ماشین های حوزه ی استحفاظی خودم، ماشین ها رو به سمت درب سفارت برای پارک کردن هدایت کنم و همچنین عدم اجازه ورود هر گونه ماشینی به سمت جاده نامزدی. همچنین جای دو ماشین را سر پیچ از طرف سراشیبی اداره مالی به سمت درب ایران زمین باید خالی میماند. به دو دلیل:
الف. ماشین ها هنگام خروج راحت تر عبور میکنند و ترافیک ایجاد نمیشود.
ب. وقتی مراسم تمام میشود و ماشین ها میخوان خارج بشوند، در همین سه راهی می ایستند منتظر خانواده هایشان، این امر موجب ترافیک سنگین و بسته شدن راه میشه که خیلی ها رو اذیت میکنه، این جای خالی دو ماشین موجب میشه که ماشین هایی که منتظر خانواده هاشون می ایستند در آن مکان ها توقف کنند تا هم جاده بسته نشود و هم به محض آمدن خانواده هایشان، مکان را ترک کنند.
چند تجربه و پیشنهاد
- کسی که خادم پارک ماشین عزادارها میشه باید در نهایت ادب با عزادارها صحبت کنه و حتما خوش آمد بگه و روی خوش نشون بده، چرا که اولین برخوردی که عزادار با هیئت میکنه همین برخورد چند ثانیه ای است که خادم پارکینگ با او انجام میده. ولی این ادب باید در نهایت اقتدار باشه، یعنی اگر قرار شد ماشینی از جایی رد نشه، رد نمیشه حتی اگه آسمون بیاد زمین! (بغیر از موارد خاص که با اجازه مسئول پارکینگ انجام میشه)
- اصولا خانم ها خیلی سخت تر از آقایون پارک میکنند به همین دلیل به خانم ها بیشتر از دو بار نباید به نحوه پارک کردنشون ایراد گرفت، چراکه ممکنه که ناراحت بشن، نهایتا اگر اجازه دادند ماشین را باید برایشان پارک کرد.
- یکی از آفات در اینگونه خادمی ها تکلم زیاد با عزاداران است. این تکلم زیاد گاهی موجب ناراحتی عزادار نیز میشود. وقتی من مسئول سه راهی بودم و نباید اجازه میدادم که ماشینی به سمت جاده نامزدی برود، با چندین مورد روبرو شدم که از ما دلگیر شدند و هر چقدر هم که بیشتر توضیح میدادیم بی فایده بود. و یا اینکه باید جای دو ماشین رو سر پیچ روبروی زمین چمن خالی میکردیم و اجازه نمیدادیم که کسی آنجا پارک کند، علی الاتفاق هر ماشینی که می آمد میگفت: «اینجا جا هستا! اینجا پارک کنم؟!» که گاهی هم خسته میشدیم و میپریدیم به عزادار که «خودم میفهمم اینجا جا هست ولی باید خالی بمونه!».
راه چاره این گونه آفت ها «برند سازی» است. برند سازی هیئت. برای مثال در مکان هایی که ماشین ها نباید پارک کنند تابلویی بزرگ میگذاریم با آرم هیئت و بزرگ مینویسیم که عزادار گرامی لطفا اینجا پارک نفرمایید. و در مکان هایی که نباید ماشینی عبور کند و یا هر قانون دیگری که بر پارکینگ ما حاکم است را میتوان بر تابلویی بزرگ و شکیل با آرم هیئت نوشت و نصب کرد. این کار هم سبب این میشود که خادمی که مسئول پارکینگ است اگر با اعتراضی مواجه شد تنها به تابلو ارجاع دهد و هم اینکه اینگونه برداشت میشود که این هیئت نظم و نسقی دارد. اینگونه کارها برند هیئت را برای عزاداران بیشتر پررنگ میکند.
- همینطور میتوان برگی از اطلاعات و قوانین پارکینگ همراه با نقشه به تعداد زیاد تهیه کرد و به همه عزادارانی که وارد پارکینگ میشوند اراده داد تا شبهای بعد نیاز نباشه که از سیر تا پیاز رو دوباره به هر ماشین گوشزد کنیم!
آبی: مکانهای پارک اولیه
زرد: مکان های پارک ثانویه و اضطراری مثلا برای جانبازان یا کسانی که بچه زیاد داشتند
قرمز: جایی که ماشین نباید پارک کند
سبز: موقعیت من
نارنجی: سرویسهای هیئت
ان شاءالله دوباره توفیق نوکری داشته باشیم...
سلام آقا یحیی
إن شاءالله که قبول باشه
تجربیات خوب و شیرینی داشتی
إن شاءالله توفیق داشته باشی همه ی ایام زندگی ات رو این گونه ببینی و بگذرونی