گاهنوشت یک بچه مسجدی

...فیه رجال یحبون ان یتطهروا...

...فیه رجال یحبون ان یتطهروا...

نوشتجات شخصی یحیی مرتب، دانشجوی معارف اسلامی و مدیریت دولتی وسیاستگذاری عمومی، دانشگاه امام صادق (ع)

طبقه بندی موضوعی

ان لقتل الحسین حرارۀ فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا

این دهه رو با عنایت ارباب در پارکینگ ایران زمین دانشگاه خدمت کردم. آقا مسعود غفاری هم مسئول ما بودند. پارکینگ های زیر پل و چهار راه قدس رو ازمون گرفته بودن برای همین مجبور بودیم تمامی ماشین ها رو در همین دو تا پارکینگ یعنی پارکینگ اصلی دانشگاه و در ورودی ایران زمین پارک کنیم.

چند شبی طول کشید تا فهمیدیم آقا مسعود از ما چی میخواد و دقیقا باید چه کار کنیم. اما برای اولین بار تجربه بسیار خوبی برای من بود.

مجبور بودیم برای اینکه بیشترین ماشین رو جا بدیم ماشین ها رو بصورت عمودی از در ایران زمین پارک کنیم. بچه ها آمار گرفته وبودند، وقتی ماشین ها عمودی پارک میشدند جای بیشتری برای پارک بوجود می اومد. این قضیه تا جایی پیش رفت که نهایتا شب عاشورا 420 تا ماشین فقط در پارکینگ درب ایران زمین ماشین پارک کردیم، و این یعنی خیلی!

ماشین ها باید در این قسمت ها پارک میکردند:

  1. از روبروی درب زمین چمن تا درب ایران زمین بصورت عمود بر جدولها
  2. از بغل زمین چمن تا درب سفارت بازهم بصورت عمود بر جدولها
  3. در زمین خاکی بالای پارکینگ اداری مالی (هر چقدر تونستی باید جا کنی!)
  4. پارکینگ اداری مالی و دور ساختمان اداره اداری مالی
  5. از روبروی ضلع شرقی بلوک 9 تا استگاه سرویس های هیئت بصورت عمود بر جدولها
  6. از ایستگاه سرویس های هیئت تا آخر بلوک یک خوابگاهی بصورت افقی و در دو طرف جاده
  7. (اگر اوضاع بی ریخت میشد!) در سراشیبی ابتدایی جاده نامزدی

 

وظیفه من

وظیفه من این بود که سر سه راهی (یعنی روبروی بلوک 9 و زمین چمن) بایستم و بعد از پارک کردن ماشین های حوزه ی استحفاظی خودم، ماشین ها رو به سمت درب سفارت برای پارک کردن هدایت کنم و همچنین عدم اجازه ورود هر گونه ماشینی به سمت جاده نامزدی. همچنین جای دو ماشین را سر پیچ از طرف سراشیبی اداره مالی به سمت درب ایران زمین باید خالی میماند. به دو دلیل:

الف. ماشین ها هنگام خروج راحت تر عبور میکنند و ترافیک ایجاد نمیشود.

ب. وقتی مراسم تمام میشود و ماشین ها میخوان خارج بشوند، در همین سه راهی می ایستند منتظر خانواده هایشان، این امر موجب ترافیک سنگین و بسته شدن راه میشه که خیلی ها رو اذیت میکنه، این جای خالی دو ماشین موجب میشه که ماشین هایی که منتظر خانواده هاشون می ایستند در آن مکان ها توقف کنند تا هم جاده بسته نشود و هم به محض آمدن خانواده هایشان، مکان را ترک کنند.

 

چند تجربه و پیشنهاد

  1. کسی که خادم پارک ماشین عزادارها میشه باید در نهایت ادب با عزادارها صحبت کنه و حتما خوش آمد بگه و روی خوش نشون بده، چرا که اولین برخوردی که عزادار با هیئت میکنه همین برخورد چند ثانیه ای است که خادم پارکینگ با او انجام میده. ولی این ادب باید در نهایت اقتدار باشه، یعنی اگر قرار شد ماشینی از جایی رد نشه، رد نمیشه حتی اگه آسمون بیاد زمین! (بغیر از موارد خاص که با اجازه مسئول پارکینگ انجام میشه)
  2. اصولا خانم ها خیلی سخت تر از آقایون پارک میکنند به همین دلیل به خانم ها بیشتر از دو بار نباید به نحوه پارک کردنشون ایراد گرفت، چراکه ممکنه که ناراحت بشن، نهایتا اگر اجازه دادند ماشین را باید برایشان پارک کرد.
  3. یکی از آفات در اینگونه خادمی ها تکلم زیاد با عزاداران است. این تکلم زیاد گاهی موجب ناراحتی عزادار نیز میشود. وقتی من مسئول سه راهی بودم و نباید اجازه میدادم که ماشینی به سمت جاده نامزدی برود، با چندین مورد روبرو شدم که از ما دلگیر شدند و هر چقدر هم که بیشتر توضیح میدادیم بی فایده بود. و یا اینکه باید جای دو ماشین رو سر پیچ روبروی زمین چمن خالی میکردیم و اجازه نمیدادیم که کسی آنجا پارک کند، علی الاتفاق هر ماشینی که می آمد میگفت: «اینجا جا هستا! اینجا پارک کنم؟!» که گاهی هم خسته میشدیم و میپریدیم به عزادار که «خودم میفهمم اینجا جا هست ولی باید خالی بمونه!».

 راه چاره این گونه آفت ها «برند سازی» است. برند سازی هیئت.  برای مثال در مکان هایی که ماشین ها نباید پارک کنند تابلویی بزرگ میگذاریم با آرم هیئت و بزرگ مینویسیم که عزادار گرامی لطفا اینجا پارک نفرمایید. و در مکان هایی که نباید ماشینی عبور کند و یا هر قانون دیگری که بر پارکینگ ما حاکم است را میتوان بر تابلویی بزرگ و شکیل با آرم هیئت نوشت و نصب کرد. این کار هم سبب این میشود که خادمی که مسئول پارکینگ است اگر با اعتراضی مواجه شد تنها به تابلو ارجاع دهد و هم اینکه اینگونه برداشت میشود که این هیئت نظم و نسقی دارد. اینگونه کارها برند هیئت را برای عزاداران بیشتر پررنگ میکند.

  1. همینطور میتوان برگی از اطلاعات و قوانین پارکینگ همراه با نقشه به تعداد زیاد تهیه کرد و به همه عزادارانی که وارد پارکینگ میشوند اراده داد تا شبهای بعد نیاز نباشه که از سیر تا پیاز رو دوباره به هر ماشین گوشزد کنیم!
پارکینگ ایران زمین

آبی: مکانهای پارک اولیه

زرد: مکان های پارک ثانویه و اضطراری مثلا برای جانبازان یا کسانی که بچه زیاد داشتند

قرمز: جایی که ماشین نباید پارک کند

سبز: موقعیت من

نارنجی: سرویسهای هیئت


ان شاءالله دوباره توفیق نوکری داشته باشیم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۱۴
یحیی مرتب

نظرات  (۱۶)

سلام آقا یحیی

إن شاءالله که قبول باشه

تجربیات خوب و شیرینی داشتی

إن شاءالله توفیق داشته باشی همه ی ایام زندگی ات رو این گونه ببینی و بگذرونی


توضیحات جالبی بود. بهم چسبید. 
کاش از اتفاقات این مدت هم چیزهایی بنویسی. موارد خاص و ...
ایشالا همیشه خادم بمونی
سلام یحیی جون
خاطرات خوبی بود از بی سیم بازی ها و لایتنر بازی ها هم می نوشتی.
در کل خیلی ایده ی خوبی بود. موفق باشی
ضمنا خیلی تو متنت رو جاده نامزدی مانور دادیا!!
پاسخ:
ممنون آقا محمد
اونا بمونه خصوصی...

سلام 
انشالاه همیشه سگ ارباب باشید و پارس کردنتون در این خونه مدام باشه و حضرت استخوان شکسته ای رو برای شما به صورت ویژه در نظر بگیرد و قلاده ات را به صحن و سرای خود ببندد
سلام

من یه خاطره بگم جالب بود

هر ماشینی که اصرار داشت  از حوزه استحفاظی آقا یحیی رد شه و بره سمت جاده نامزدی

آقا یحیی لطف داشت و با من هماهنگ می کرد و قضیه رو به حقیر ارجاع می داد منتها بدیش این

بود

که اسم من رو بلند می گفت و این سبب شد تا اسم من رو همه یاد بگیرن


دیگه از فردا شبش هر کس می رسید به یحیی می گفت با آقا مسعود غفاری هماهنگ کردم  که

پشت مسجد پارک کنم.

دیگه هیچی ......


به فکر رمز و تغییر نام کاربری افتاده بودیم این دم آخریه....
پاسخ:
آره...
عجیب همه هم با "مسعود غفاری" هماهنگ کرده بودند...!!!
خیلی حوصله داریا ...!
می دونستی؟!
خدا قوت :)
۱۵ آبان ۹۳ ، ۰۸:۳۵ حمید درویشی
سلام بر شما
خوب کاری کردی، نوشتی.
حسین آقای مهدی پور هم تو خط صفرش یه چیزهایی از پارکینگ (اصلی) نوشته.
سلام، خدا قوت برادر...
کار خوبی کردید اینارو نوشتید و انشاءالله یک رونوشت هم به مسئولین هیئت دادین
پاسخ:
سلام
بله چشم
به فکرم بود 
کمی کاملتر بشه میفرستم برای مسئولین
یا علی
سلام علیکم
پاسخ:
علیکم السلام
بجا نمیارم اخوی..
سلام برادر هم دانشگاهی
بسیار بسیار کار خوب و دقیقی انجام دادید. در واقع همان مدیریت دانش است. نگارش و مستند سازی تجربیات در هیئت و ..
ما که دیگه فارغ شدیم و از دانشگاه رفتیم شما که دستت میرسه به سایر دوستان خدام هم بفرمایید که تجربیاتشون رو برای سال های بعد نگارش و ثبت کنند.
حتی اگه بشه یه چوری مجبورشون کرد که بنویسند هم خوب هست! حتی اگه بشه از بچه های سال های پیش هم چنین مستنداتی جمع کرد عالی است....
این کار برکات بسیار زیادی خواهد داشت.
خلاصه اگه دستت میرسه انتقال بده .

خدا خیرت بده... بنده هر شب شما رو میدیدم و به حالتون غبطه میخوردم!
ما رو هم دعا کن
۱۶ آبان ۹۳ ، ۱۰:۱۰ مهدی ثنائی
سلام آقا یحیی
خدا خیرت بده
ثبت دقیق تجربیات و انباشته کردن دانش، یکی از ضرورت‌های رشد و تعالی مجموعه‌هاست، روحیه‌ای که ما خیلی به اون نیاز داریم و صد البته ازش خیلی بهره‌ایم.
کاری که کردید ارزشمند است و بر خلاف دوستی که احتمالا به شوخی فرمودند «خیلی حوصله داریا!» فهم من آینه که زمانی که برای مستندسازی صرف کردید هم کمی از اجر ایستادن در سرما نداشت، بلکه افضل بود.
انشاءالله خدا بین ما و بی‌حوصلگی فاصله‌ای زیاد بیندازد و به ما یاد بدهد آنچه نمی‌دانیم ...
پاسخ:
سلام و عرض ادب
تشکر 
التماس دعا

۱۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۱۰ حسین مهدی پور
سلام بر شما
تقریبا 95 درصد این تجربه ها دقیقا همان طوری که نوشتید تکرار میشه، توصیه میکنم همین نوشته را یه کم تکمیل تر به دست رفقای هیئت برسونید. ضمنا شیوه نگارشتون هم جذاب بود
اجرتان با خود ارباب
یاعلی
سلام بر یحیی
خیلی شیرین بود. خاطرات جالبی هم اگه داشتی بنویس.
خیلی ممنون.
۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۶:۳۱ سید علی اصغر علوی

سلام و نور

 بلند و مستدام باد این همت و پویه عالمانه و عاشقانه!

رسوب تجربیات هر بخش و مستندسازی هایی از این دست و بهره گیری از این مدیریت دانش، گمشده کارهای تشکیلاتی تربیتی جبهه انقلاب است

شکرالله مساعیکم...

پاسخ:
سلام و عرض ادب
تشکر آقا سید
هنوز اول راهیم و فعلا باید شاگردی کنیم
انشاالله بیشتر از تجربیاتتون استفاده کنیم
التماس دعا

سلام جالب بود

این رو هم اضافه کن به خاطراتت که اون موقع که شام با نیسان از در ایران زمین می بردند و کلی عجله داشتند شما با خونسردی و هدفون در گوش روی اعصای یودی!!

خادم باشی

یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی