گاهنوشت یک بچه مسجدی

...فیه رجال یحبون ان یتطهروا...

...فیه رجال یحبون ان یتطهروا...

نوشتجات شخصی یحیی مرتب، دانشجوی معارف اسلامی و مدیریت دولتی وسیاستگذاری عمومی، دانشگاه امام صادق (ع)

طبقه بندی موضوعی


وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ:  مَنِ‏ اخْتَلَفَ‏ إِلَى‏ الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَانِ أَخاً مُسْتَفَاداً فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آیَةً مُحْکَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ کَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى أَوْ یَسْمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ یَتْرُکُ ذَنْباً خَشْیَةً أَوْ حَیَاءً


امیر المومنین علیه السلام بار ها میفرمودند: کسی که به مساجد رفت و آمد میکند، یکی از منافع هشتگانه نصیب او می شود: برادری مفید و با ارزش در راه خدا، یا علم و دانش او، یا دلیل و برهان محکم، یا رحمت مورد انتظاری (شامل او میشود)، یا مواعظی که او را از هلاکت و گناه باز دارد (میشنود)، یا کلماتی که موجب هدایتش شود (نصیبش میشود)، یا به خاطر ترس یا حیاء گناهی را ترک میکند.


من لا یحضره الفقه، جلد 1، صفحه 238

خداوندا، ما را مسجدی نگاه دار و مسجدی بمیران...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۵۴
یحیی مرتب

امروز مردم اهواز، با وجود هوایی آلوده و پر از خاک به راهپیمایی یوم الله 22 بهمن آمدند...



باید یک دوره چند روزه گردو خاک های اهواز رو تجربه کنی تا بفهمی راهپیمایی در گرد و خاک یعنی چی!



باید عوض شدن رنگ قالیچه های خونت رو ببینی؛



باید صف مردم توی بیمارستان ها رو ببینی که وقتی گردو خاک میشه از کوچیک و بزرگ مشکل تنفسی براشون ایجاد میشه و سراسیمه میرن بیمارستان؛



باید ماشین های مدفون شده زیر گردو خاک رو ببینی؛

باید توی گلوت احساس کنی یه گلوله خاک جمع شده و درست نمیتونی نفس بکشی؛

باید چهره نگران پدر و مادرهایی که نوزاد دارن رو ببینی؛

باید تصادفاتی رو که توی این روزا بشدت افزایش پیدا میکنه رو ببینی، چراکه حداکثر شعاع دید 3 متره!

باید سرخ شدن آسمون رو ببینی!


آیت الله موسوی جزایری، نماینده ولی فقه در استان خوزستان

ولی با اینهمه باید حضور مردمی رو که از ترس گرد و غبار توی خونه هاشون جمع شده بودن رو ببینی که چجوری برای راهپیمایی میریزن بیرون...

جدا برام سوال شده .... چه نوع انگیزه ای ملت رو اینجوری میکشه بیرون؟ کدوم روش تحقیق میتونه این رو تحلیل کنه؟

مردمی که هنوز هم که هنوزه از بعضی از محرومیتهای زمان جنگ دارن زجر میکشن و آخ نمیگن... هر وقت هم که انقلاب بهشون نیاز داره وسط صحنه ان.... بقول بچه ها ماشالله به غیرتشون! 



این قضیه یه حرفی پشت سرش داره.....اینکه در هر شرایطی مردم پشت انقلابشون و امامشون ایستادن، حاضرن خاک بخورن ولی پایمال شدن خون بچه  هاشونو نبینن، از خاک مریض بشن ولی عزت اسلامیشون خدشه دار نشه....حقیقتا که مردم ما روح بزرگی دارن.

خوزستان هنوز هم داره دینش رو به اسلام ادا میکنه و خواهد کرد، هنوز هم پشت رهبرش ایستاده و خواهد ایستاد، مردم پای کارن، در هر حالتی و هر شرایطی...وقت ادای دین مسئولان به خوزستانه.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۵
یحیی مرتب
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۱۰
یحیی مرتب

دیروز سوار یه تاکسی شدم. راننده پسری جوان بود که موسیقی ملایمی گذاشته بود، مثلا در حد افتخاری!

گفت موسیقی که اذیتت نمیکنه؟

  • نه، چطور؟
  • گفتم اگر اذیت میکنه خاموش کنم، همیشه از مسافرام میپرسم
  • باز خوبه شما میپرسی.... حالا کی هست این خوانندش؟
  • ابی
  • آها...همون که خارج کشورن دیگه؟
  • آره...معلومه اهل آهنگ نیستیا!
  • نه زیاد

یکم که گذشت شروع کردم یواش یواش شرایط موسیقی حلال و حرام رو گفتن،

  • یکی از شرایط موسیقی اینه که آهنگش مناسب برای مجالس رقص و آواز نباشه
  • رقص؟!
  • آره، رقص.
    مگه شما نمیرقصی؟
  • من؟ برقصم؟ مگه مرد هم میرقصه؟
  • خب معلومه که میرقصه... چه عیبی داره... ما توی بندرمون هم مردا میرقصن و هم زنا...

شروع کرد از وضعیت عروسی هاشون گفتن که اصلا مگه میشه عروسی جدا باشه؟ و ... و بعد از کلی صحبت...

  • این اصلا یه نیازه که خدا در وجود آدم گذاشته....چرا باید جدا باشن از هم؟
  • وقتی تشنه میشی میری آب لجن میخوری یا آب تر تمیز؟ خدا نیازشو گذاشته ولی جواب پاک و پاکیزه نیاز رو هم گذاشته....
  • تو یه خونه به من بده من میرم زن میگیرم....!
  • حالا اون یه بحث دیگس. قبول کردی نباید عروسیا مختلط باشن؟
  • نه، من که خیلی هم دوس دارم.
  • مطمئنی؟
  • کاملا.
  • اگر خواهر یا مادر شما هم بیاد اونجا برقصه شما راضی هستی؟ اجازه میدی؟ بهت برنمیخوره کسی نگاهشون کنه؟
  • خواهر من اگر بیاد عروسی با روسری میاد....
  • پس قبول داری که کار، کار اشتباهیه
  • (بعد از کمی سکوت) خب آره ولی من که دوست دارم مختلط باشه
  • پس قبول داری اشتباهه ولی داری خلاف فهمت عمل میکنی....
  • آره، ولی من دوست دارم!!!!

دیگه رسیده بودم به مقصد باید پیاده میشدم. نمیدونم واقعا از هیچی خبر نداشت یا ما رو سر کار گذاشته بود..... ولی صرف همین گفتگو خیلی برکات داره، هم برای ما و هم برای اون بنده خدا، هم ما میفهمیم که باید برای تبلیغ دین خدا تلاش کنیم، اون هم به زبون مردم، هم اون یه چیزی یاد میگیره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۸
یحیی مرتب

این متن؛ دستنوشته شهید احمرضا احدی، رتبه یک کنکور تجربی سال 1364؛

........تا بحال به چنین صراحتی یک دستنوشته از شهیدی نخونده بودم که اینجوری آدم رو بچزونه.....

بسیار زیباست.........حقیقتا به این رسیدم که این تفاوت دغدغه هاست که فرق آدمای کوچک و بزرگ رو نمایان میکنه، نه سن و سال.


بسم رب الشهدا و الصدیقین

چه کسی می داند جنگ چیست؟چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا، به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟

به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم؟

کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود، از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟چه کسی در هویزه جنگیده؟کشته شده و در آنجا دفن شده؟

چه کسی است که معنی این جمله را درک کند: نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟چگونه سر 120 دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟

- آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن راسوراخ کرده و گذر می کند،حالا معلوم نمایید، سرکجا افتاده است؟کدام گریبان پاره می شود؟کدام کودک در انزوا و خلوت اشک می ریزد؟و کدام کدام …………

توانستید ؟؟

اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید.

هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده مهران دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟

چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟چگونه باید آنها را غسل داد؟

چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم؟چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟

به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟از خیال، از کتاب ، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت درکیفت می گذارد؟کدام اضطراب جانت را می خورد؟ دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟ صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است؟جوانی به خاک افتاده است؟آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده اند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟

هیچ می دانستی؟ حتما نه! …

هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی

و آنگاه که قطره ای نم یافتی؟

با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟

اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!

اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی،

اگر جعفر و عبدالله نیستی،

لااقل حرمله مباش!

که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.

من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد.

صفایی ندارد ارسطو شدن                    خوشا پر کشیدن، پرستو شدن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۴۱
یحیی مرتب

یکی از سخنرانی های حاج آقای هاشمی نژاد:

تمام رفتارهای پدر و مادر بر فرزند تاثیر میگذارد. بر خلقیاتش و بر روحیاتش و بر نطفه بچه، لذا میگویند بدانید که محل پرورش فرزند شما چه کسی است. قرار است گل شما در چه دامنی رشد کند.

ملا محمد تقی مجلسی از بزرگترین محدثان شیعه میگفت که پسر ما مشک آب مسجد را با سوزنی سوراخ سوراخ کرد. رفتم به فکر و گفتم که چرا بچه ی من باید چنین کاری کند. به خانه که رفتم به عیال گفتم که خانم، من در تربیت بچه کوتاهی نکردم، نطفه، نطفه پاکی بوده چرا پسر من باید چنین کاری کند؟ میگوید که زنم گفت: بخاطر من است. زمانی که این پسر را در شکم داشتم، رفته بودم خانه همسایه. آخر تابستان بود و انارها تازه رسیده بود و گذاشته بود. من روم نشد که از صاحب خانه برای خوردن این انارها اجازه بگیرم. هنگامی که همسایه مشغول کاری شد، سوزن خیاطی ام را درآوردم و کردم در این انارها و انار را سوراخ کردم و قطره ای از انار بیرون آمد و آب انار را در دهان گذاشتم و آب انار را چشیدم. این عمل پسر ما بخاطر همان کار بدون اجازه من است. ملا گفت که اگر تو اونموقع سوزن در انار صاحبخانه نمیکردی امروز پسر ما سوزن به مشک مسجد نمیزد.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۳۶
یحیی مرتب

گاهی فقط باید حسرت خورد....غبطه خورد....

حسرت از جوانی از دست رفته و غبطه به زندگانی این شهدا....


تشییع 121 شهید گمنام در اهواز


شهدای گمنام در معراج الشهدای اهواز


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۱
یحیی مرتب


امشب رفته بودم سلمونی...بعد از تقریبا یک ماه!

وسط کار یکی از همکارای اون بابایی که داشت سر ما رو کوتاه میکرد یه جمله قشنگی گفت:

- بعضیا دیپلم آرایشگری دارن ولی هنوز بلد نیستن قیچی بگیرن دستشون... سر کلاسهاشون فقط بهشون میگن سر چه بیماری هایی میگیره و درمانش چیه و ... یه بار نمیارنشون عملی سر بتراشن!

این حرفو که شنیدم، یکمی رفتم توی فکر. دیدم ماها توی خیلی از چیزا همینجوری هستیم. توی همین مدیریت خودمون... چند بار شده یه سازمان یا یه شرکتی رو به عنوان یک موضوع مورد مطالعه قرار بدیم و اصلا گاهی هم خودمون بریم یه جایی یه کاری دستمون بگیریم مدیریت یاد بگیریم؟! از کل مدیریت فقط یاد گرفتیم نظریات ها رو مرور کنیم و دوباره تکرار کنیم......!!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۰
یحیی مرتب

امروز برای کمک به یکی از رفقا برای کارهای فرهنگی یادمان باید می رفتم هویزه.

خانه - سه راه خرمشهر: سوار تاکسی شدم. با راننده کمی گپ زدم و بعد از کمی صحبت باب موسیقی رو باز کرد. منم براش گفتم که با چه شرایطی موسیقی حلاله و با چه شرایطی حرام. بعد از کلی منبر رفتن آخرش گفت: حاجی ایکاش همه گناهامون شبیه موسیقی گوش دادن بود! منم گفتم هر چی سر جای خودش... هیچ گناهی کوچیک نیست چه میخواد موسیقی باشه و چه چیزای دیگه ای باشه...

اهواز - هویزه: سوار تاکسی شدم. گفت اگه میخوای از اینجا مستقیم ببرمت مزار شهدا میشه ۴۰۰۰۰ تومان. گفتم قربونت! ما رو ببر همون هویزه. اهواز تا هویزه سواری میشه ۵۰۰۰ تومان گفتم لابد از هویزه تا مزار هم میشه ۳۰۰۰ تومن حداکثر! مسافر جلویی سر صحبت رو با راننده باز کرد. شروع کردن در مورد مشکلاتشون حرف زدن راننده هم دائم میزد به داشبورد و میگفت به این تابوت! منم بی خیال شدم و کار خودمو کردم....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۳۹
یحیی مرتب
گاهی به این زندگی و این راحتی و آسودگی ات شک میکنی.... اصلا قرار است که راحت باشیم و راحت زندگی کنیم یا قرار اول هم بر چیز دیگری بود؟
انا خلقنا الانسان فی کبد... دنیا دار تزاحمات است، هر کاری بکنی عاقب باید سختی بکشی.... اصلا راحتی در این دنیا بر سختی کشیدن است...

جدیدا کتابی رو تموم کردم که واقعا روم اثر گذاشت. کتاب من زنده ام، خاطرات اسارت خانم معصومه آباد. این کتاب رو که میخوندم میفهمیدم که عزت یک زن مسلمان یعنی چی. وقتی کتاب رو بخونید کمی و اندکی میفهمید که عزت و شرف حضرت زینب چه بوده است در مقابل کفار...
در بخشی از کتاب آمده: آقای ابوترابی به معصومه و دوستانش می‌گوید: شجاعت و پاکدامنی شما ما را سرافراز کرده... و از رنجی که شما در آن زندان‌‌ها بردید، ما مردها خجالت کشیدیم و دیگر از رنج ناله نکردیم! 
تصمیم داشتم هر شب نیم ساعت از این کتاب رو بخونم ولی شبهای زیادی رو تا نصف شب مشغول کتاب بودم... حتما این کتاب رو بخونید.

تقریظ حضرت آقا به این کتاب رو هم از اینجا بخونید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۰
یحیی مرتب

چند وقتیه احساس میکنم که نباید براحتی از خیلی چیزا عبور کنم....

چند وقت پیش، بلیط هواپیما تهیه کردم تا از اهواز به تهران بیام و عصر همون روز هم امتحان داشتم، ولی بعلت کنسل شدن پرواز به امتحان نرسیدم ولی رفتارهای جالبی از کارکنان اون شرکت هواپیمایی دیدم. برای همین یک ایمیل زدم به اون شرکت. نامه من و جواب نامه رو در زیر میبینید:

نامه من:

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۲:۰۵
یحیی مرتب



گروهی هستیم در حال گسترش، که بر مباحث مرتبط با شفافیت و حکمرانی باز کار می‌کنیم. پس از نزدیک به یک سال پژوهش، این سایت را ایجاد کردیم تا «مهم‌ترین اسناد و تجربیات جهانی مرتبط با شفافیت» را یکجا به اشتراک بگذاریم، امیدواریم قدمی باشد در راه اعتلای میهن عزیز اسلامی‌مان؛ انشاءالله
باور داریم که نه البته همه چیز را باید شفاف کرد (که محرمانگی هم ضرورت دارد)، اما مسائل زیادی هستند که اگر شفاف و عمومی نشوند، تبعات منفی زیادی بر جای خواهند گذاشت: شفافیت دارویی است که توسط طبیب و بر زخم گذاشته می‌شود، نه غیر آن.
در این مسیر، به کمک همه افرادی که از ضرورت آن باخبرند، نیازمندیم. شما هم به ما کمک کنید: آیا با سندی مفید، سازمانی فعال، کلیپی روشن‌گر، رویکردی نوین، ... در این عرصه آشنا هستید؟ آنرا از طریق بخش وبلاگ با ما در میان بگذارید.....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۳ ، ۰۰:۳۰
یحیی مرتب

مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برای ساده سازی اطلاعات مربوط به بودجه 94، گرافی را طراحی کرده علاوه بر آگاهی از میزان اعتبارات تخصیص داده شده  به هر بخش شما میتونید از اعتبارات دستگاههای زیر مجموعه آن بخش نیز با نمایشی جالب اطلاع پیدا کنید. البته میشد بازهم زیبا تر کار کرد.... ولی در نوع خودش کار جالبیه.

http://rc.majlis.ir/fa/budget/graph

از این طریق هم میتونید گزارش مرکز پژوهشها رو درباره بودجه 94 به زبان ساده بخونید:

http://rc.majlis.ir/fa/report/show/916399

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۷
یحیی مرتب

عکس جالبیه

ولی همه حقیقت نیست...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۳ ، ۲۲:۰۳
یحیی مرتب

بهترین مکان برای خادمی ارباب در محرم آشپزخونس...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۳ ، ۲۲:۰۷
یحیی مرتب